هادی روشن روان مقاله ای درسایت همبستگی ملی دارد تحت "عنوان خامنه ای در بن بست انتخابات خبرگان" که قسمتی از آن در زیر آمده است.برای مطالعه آن لطفا اینجا کلیک فرمائید.
واقعیت این است که خمینی از ابتدا دنبال حکومت اسلامی و بقول خودش خلیفه ای بود که دست ببرد و چشم درآورد. با خلیفه بایستی بیعت کرد و هرچه میگوید را بعنوان امر و نهی خدایی پذیرفت. در این ایدئولوژی ارتجاعی حاکمیت از آن خداست که بوسیله ولی فقیه (همان خلیفه) اعمال میشود و وارد کردن منتخب مردم در حاکمیت یک شرک است!. اما در انقلاب ضد سلطنتی مردم ایران، که یکی از شعارهای اصلی آنها آزادی بود، انتخابات را به خمینی تحمیل کردند. خمینی فی الواقع حکومت اسلامی میخواست و نه جمهوری اسلامی! خمینی تا آنجا که در توانش بود، تلاش کرد که سر و ته این انتخابات تحمیلی را بزند تا خلافت یا حکومت اسلامی اش را راه بیاندازد. مجلس مؤسسان را به خبرگان قانون اساسی تغییر داد تا با چیدن مهره های خودش و حذف انقلابیون، قانون اساسی که محورش ولایت فقیه باشد را بیرون بیاورد. بعد مجلس شورای ملی ایران که در قانون اساسی دست پخت همین خبرگان تصویب شده بود را نیز به مجلس شورای اسلامی تبدیل کرد. و با شورای نگهبان و نظارت استصوابی انتخابات مردم را به انتخابات در کادر نفرات مورد تأیید ولی فقیه تقلیل داد.