در آستانه سومین هفته سال، چهره نظام ولایت چگونه است؟ در کدام آینه میتوان آن را بهتر دید؟ در ابراز وحشت پیاپی سردمداران؟ یا در تراکم اخبار وحشتزا؟ واقعیت این است که دو آینه مکمل یکدیگرند. چرا که اظهارات پروحشت ناشی از سیلیهای پیاپی بر بناگوش نظام ولایت است. تا آنجا که خود ولیفقیه ارتجاع از «تلاش دشمنان» برای تضعیف «باور جوانان به اسلام و کارآمدی نظام اسلامی» و «ناممکن» تلقی شدن «تداوم حیات جمهوری اسلامی»، ناله سر میدهد (تلویزیون رژیم ـ 11فروردین95). یا مهرههای نظام بهخاطر اینکه «برجام تبدیل شده است به خسارت محض» کف بر دهان میآورند و
جیغ بنفش میکشند که چرا رژیم «کل اتمی» را داده، اما «طرف مقابل به تعهداتش عمل نمیکند» (تلویزیون رژیم ـ 10فروردین95). نمونه دیگر آه و نالة سرکرده پاسداران است که «دشمن قصد برداشتن تحریمها را ندارد». (پاسدار جعفری-سرکرده سپاه-10 فروردین 95). یا ابراز نگرانی آخوند احمد خاتمی از «تفکراتی» مبنی بر اینکه «کشور (بخوانید نظام) از پا افتاده»، (نمایش جمعه تهران-7 فروردین 95).
جیغ بنفش میکشند که چرا رژیم «کل اتمی» را داده، اما «طرف مقابل به تعهداتش عمل نمیکند» (تلویزیون رژیم ـ 10فروردین95). نمونه دیگر آه و نالة سرکرده پاسداران است که «دشمن قصد برداشتن تحریمها را ندارد». (پاسدار جعفری-سرکرده سپاه-10 فروردین 95). یا ابراز نگرانی آخوند احمد خاتمی از «تفکراتی» مبنی بر اینکه «کشور (بخوانید نظام) از پا افتاده»، (نمایش جمعه تهران-7 فروردین 95).
حالا نگاه به یکی از خبرهایی که عامل چنین ابراز وحشتهایی شده است: «دادگاهی در نیویورک خامنهای را در ردیف دوم متهمان حملات 11سپتامبر گنجانید!». بدینترتیب، علی خامنهای در کنار اسامه بنلادن، از نخستین مسئولان جنایت تروریستی 1سپتامبر 2001 شناخته میشود.
این خبر سؤالاتی را بههمراه آورده است. از جمله اینکه آیا دولت آمریکا از دست داشتن رژیم در این جنایت، خبر نداشته است؟ یک منبع قضایی عالیرتبه آمریکا پاسخ را بهروشنی داده است: «دولت آمریکا در مورد ارتباط بین ایران و القاعده، قبل و بعد از 11سپتامبر اطلاع کامل داشته که مهمترین آنها سندهای آژانس امنیت ملی است». (روزنامه الشرقالاوسط-8 فروردین 95). انتشار این اسناد یک سیلی سنگین است که رژیم آخوندی دریافت کرده است. اما با نگاهی به خبرها متوجه میشویم که خامنهای و رژیمش در روزهای اخیر سلسلهیی از این سیلیها دریافت کردهاند:
سفر آخوند حسن روحانی به پاکستان: سفری که «ثمری نداشته» و حتی «قطر با سبقت از ایران، صدور گاز به پاکستان را آغاز کرده است». (خبرگزاری سپاه پاسداران- فارس- 8 فروردین) رسانههای جهانی هم به بنبست رژیم در گشوده شدن راه نفس رژیم در قبال خفگی ناشی از تحریمها، اشاره کردند و اینکه در سفر حسن روحانی «حتی از یادداشتهای تفاهم مبهمی که در سفر او به اروپا مشاهده شد» نیز خبری نبود. (نشریه تخصصی اروپایی در حوزه انرژی-8 فروردین 95)
تمدید مأموریت احمد شهید بهعنوان گزارشگر ویژه مللمتحد است سیلی سنگین دیگری بر بناگوش آخوندها بود. هر چند این مأموریت، در سالهای پیش هم تمدید شده بود، اما رژیم آخوندی انتظار داشت پس از عقبنشینی از برنامه اتمی و خوردن زهر، دستکم این امتیاز را به او بدهند و امسال مأموریت احمد شهید تمدید نشود. آه و نالة سخنگوی وزارتخارجه رژیم از موضعگیری مقاومت ایران که این تمدید «با اهدافی سیاسی و تنها بر مبنای خصومت با جمهوری اسلامی» صورت گرفته گویای سنگینی این سیلی برای رژیم است.
در یمن نیز، خبرهای پذیرش قطعنامه 2216 توسط حوثیها، «بر خلاف تلاشهای مستمر و بلوفهای تلبیغاتی» رژیم آخوندی، نشان از این دارد که «توان دخالت (رژیم ایران) در یمن از بین رفته است». (ژنرال احمد عسیری-الشرقالاوسط-8 فروردین 95) این شکست را در حرفهای دیکتاتور مخلوع و همپیمان رژیم، علی عبدلله صالح نیز میتوان بهروشنی دید که از موضع ضعف گفت: «دست صلح به سوی عربستان برای گفتگوی بلاواسطه دراز میکنیم».
حال بهروشنی میتوان «ضعف و بنبست همهجانبه» رژیم را دید. ضعفی که باعث میشود، حتی آمریکا که برای مسدود نشدن راه مذاکره و مماشات با رژیم، تا امروز نقش خامنهای و نظامش در حملات 11سپتامبر را پنهان کرده بود، آن را آشکار کرده و دادگاه بهطور رسمی، علی خامنهای را بهعنوان متهم شماره 2 معرفی کند.
آری، اکنون میتوان فهمید که چرا خامنهای روز اول فروردین از «قبول تحمیلها» سخن به میان آورد. تحمیلهایی که هر روز ضربات کاریتر بر پیکر فرسوده نظام ولایتفقیه وارد کرده و بستر خیزش و قیام سرنگونی را، هرچه هموارتر میسازد.