بهدلیل شدت فساد و چپاولگری و چه بهدلیل فراقانونی بودن ولیفقیه و ارگانهای تحتامر او و چنگاندازی او بر بخش عظیمی از درآمدهای کشور، هیچ راهحلی جز برانداختن این نظام و جایگزین کردن آن با حاکمیت مردمی ندارد. نگاهی به برخی شاخصهای اقتصادی –اجتماعی در سال 94 یکبار دیگر این واقعیت را به اثبات میرساند.
”ایشون (خامنهای) در مسائل فرهنگی فرمودند من بعضی شبها خوابم نمیبره“. این حرف را صدیقی امام جمعه نمره موقت تهران روز 13فروردین گفت و ذکر مصیبتی مفصل از انزجار و ستیزهجویی نسل جوان این میهن با فرهنگ ارتجاعی رژیم را بیان کرد از جمله گفت: ”باید بنیان دانشگاهها، بنیاد فرهنگی در مدارس ما، در کودکستانهای ما باید یک تحول انقلابی بهوجود بیاد. دشمن داره بمبارانمان میکند، موشکبارانمان میکند. دارد دخترها را میبرد. داره پسرها را میبرد، به داد خودمان برسیم، به داد اسلام برسیم. لذا در میان مسائل مهم، ایشون (خامنهای) دست روی اقتصاد گذاشته“. (آخوند صدیقی امام جمعه نمره موقت تهران – رادیوفرهنگ رژیم 13فروردین 95)
موضوع اقتصاد که اینچنین رژیم آخوندی را در هم پیچیده و حال به اولویت یک آنها تبدیل شده، البته محصول 37سال چپاول و ویرانگری و نابودی تولید ایران است. هم باند روحانی – رفسنجانی و هم باند خامنهای به گمان خودشان برای حل این مشکل، ادعاهایی دارند. ادعاهای خامنهای نظیر اقتصاد مقاومتی، بسیار پوشالی است و جز یک مشت بادمجان دور قابچینهای حکومتی کسی تره برای آن خرد نمیکند. اما آخوند روحانی با نگاه همهجانبه به غرب برای حل مشکلات اقتصادی رژیم، دعاوی اقتصادی خودش را مطرح میکند. روحانی در سال 92 وعدههای انتخاباتی خود را با نشاندادن یک کلید بهعنوان داشتن راهحل برای مسائل اقتصادی اجتماعی و سیاسی و بنبستهای رژیم مطرح کرد. وی ابتدا گفت کلید او 100روزه مشکلات را حل میکند. سپس گفت تا آخر سال 92 مشکلات را حل خواهد کرد.
”11 اردیبهشت 93: سال 93 را سال رونق تولید و شکستن رکود اقتصادی اعلام میکنم.
28 اردیبهشت 93: برنامه دولت تبدیل سال 93 به سال رونق اقتصادی است.
5فروردین 94: سال 94 را سال رونق تولید معرفی میکنم.
16 فروردین 94: سال 94سال رونق و اشتغال است“. (کیهان 19اسفند 94)
البته این وعده را برای سال 95 هم داده و در 17اسفند 9۴ گفت: ”سال 95سال رونق اقتصادی است“.
دولت روحانی در آستانه سال 94 بعد از بررسیهای بسیار زیاد توسط برجستهترین اقتصاد دانهایش، یک بسته اقتصادی خروج از رکود که از شش ماه قبل از آن تبلیغش را میکردند، به اجرا گذاشت. تا بلکه از بحران و رکود بیرون بیایند. اما ببینیم در یک نگاه اجمالی به سال 94 سرنوشت این وعدهها و این کلید به کجا رسید؟
الف: بررسی پایهایترین شاخصهای اقتصادی
برجستهترین شاخص چرخش اقتصادی، در وضعیت بیکاری و ایجاد اشتغال و در راهاندازی چرخ تولید خود را نشان میدهد اما آمارهای 94 میگوید:
”۶۵ درصد شهرکهای صنعتی تعطیل شدهاند “. (خبرگزاری حکومتی فارس 1اسفند94)
8 میلیون بیکار در مملکت وجود دارد و 7میلیون هم بیکاری پنهان دارند (مجموعا 15 میلیون). (تلویزیون رژیم 941222). رژیم نرخ بیکاری را بهطور رسمی 11درصد اعلام میکند و از آنجا که نیروی کار ایران 25 میلیون نفر است رقم رسمی بیکاران را حدود 2میلیون و 700هزار اعلام میکند. ولی این روزها بارها از تریبون مجلس و تلویزیون رژیم رقمهایی بین 6و7و 8 میلیون بیکار مطرح شده است که رقم واقعی بیکاری را بیش از 30 درصد نشان میدهد.
در مورد تعطیلی کارخانهها هم فضاحت به قدری بالا گرفته که خامنهای در سخنرانی نوروزی خود گفت: ”امروز حدود شصت درصد از امکانات تولید ما معطّل است، تعطیل است؛ بعضیها به کمتر از ظرفیت کار میکند، بعضیها کار نمیکند“. (تلویزیون رژیم 1فروردین95)
برنامه روحانی برای باز کردن گره مشکلات کشور به برجام پیوند خورده بود که اکنون کاملاً برملا شده که نه تحریمها رفع شده و نه از برجام معجزهای درآمده است، بلکه بسیاری از کارشناسان اقتصادی آن را شکست خورده اعلام میکنند. از جمله اندیشکده آمریکایی نوشت: ”روحانی در کمپین انتخاباتی خود مشکل اقتصاد کشور را تحریمها میدانست و معتقد بود توافق هستهیی بهترین راه برای رهایی از آن است اما این راهکار جوابگو نبوده است“. (خبرگزاری حکومتی فارس 5دی94)
رژیم نه تنها نتوانست پول هنگفتی به خزانهاش واریز کند بلکه با کسری بودجه بزرگی هم در سال 94 مواجه شد و رسانههای رژیم از ”کسری بودجه 50هزار میلیارد تومانی بودجه 94“ خبر دادند. (روزنامه حکومتی ابرار اقتصادی941001)
در مورد نرخ تورم هم که بانک مرکزی رژیم مدعی آن است که به 11میمز6دهم درصد رسیده است، نیز هیچ تأثیری در نرخ تورم واقعی نداشته بهنحوی که کارشناسان اقتصادی رژیم میگویند: ”مستندات مرکز آمار از گرانیهای ۳۰ تا ۵۵درصدی کالاهای پرمصرف در ۲ سال اخیر خبر میدهد“ (روزنامه حکومتی جوان 7دی94)
ب: بازتاب وخامت شاخصهای اقتصادی در جامعه
کاهش شدید قدرت خرید مردم که یک نمود آن در کاهش قدرت ریال در برابر دلار است و اکنون به بیش از 3500 تومان در هر دلار رسیده است.
نبود کار برای بیش از یک سوم نیروی کار جامعه
نپرداختن به موقع حقوق بخشهای عظیمی از کارگران و کارمندان
پایین بودن دستمزدها بهطوری که حقوق پایه کارگران به یک چهارم خط فقر رسیده است
کارشناسان رژیم میگویند: ”خط فقر در تهران ۳.۵ میلیون تومان است“ (باشگاه خبرنگاران جوان 3فروردین 95). در حالی که حداقل دستمزد برای کارگران در سال 95، ۸۱۲۱۶۴تومان تعیین شده است، یعنی حدود یک پنجم خط فقر میباشد.
هم اکنون کارگران ایران در جدول دستمزد جهانی در پایینترین ردیفها و ردیف فقیرترین کشورهای جهان قرار گرفتهاند ”در رتبه 138 از 148کشور جهان قرار دارند“ (روزنامه حکومتی سیاست روز 16مهر94)، به گفته مقامات رژیم، ”80% کارگران زیر خط فقر زندگی میکنند“ (تلویزیون رژیم 10آذر 94) غلامرضا عباسی رئیس ارگان حکومتی انجمنهای صنفی کارگران)
بنا به دلایل فوق با موج روزافزون فقر و فحشا و اعتیاد در سال 94 مواجه بودیم: ”رئیس سازمان نوسازی شهر تهران عبادالله فتحالهی از ”وجود 200هزار کارگر کارتن خواب (فقط) در منطقه 12 تهران خبر داد، (خبرگزاری حکومتی موج 11آبان 94)
پاسدار قالیباف شهردارتهران: ”10درصد تهرانیها نان شب ندارند“ (روزنامه حکومتی جوان940324).
”6 میلیون نفر به نان شب محتاجند“ ! (روزنامه حکومتی ابرار اقتصادی 940306)
”25 میلیون فقیر“. (روزنامه حکومتی آرمان940217)
”70 درصد جامعه شهری و روستایی کشور، زیر خط فقر و در حالیکه حداقل دستمزد حقوق بگیران آنچنان ناچیز است که حتی برای مخارج10روز هم دوام نمیآورد“. (روزنامه حکومتی سیاست روز 940306)
”سال 93 با رشد شدید خودکشیها پایان یافت و سال 94 هم به همین ترتیب رو به پایان میرود. هر چند آمار منتشر شده درباره خودکشیها فقط آمار رسمی از خودکشیهاست و از آن دردناکتر این آمار فقط مربوط به خودکشیهای بهاصطلاح موفق است“. (روزنامه حکومتی جهان صنعت13اسفند 94)
شایان ذکر است که هیچ آمار رسمی در مورد میزان افزایش خودکشی در سال 94 تا کنون داده نشده ولی سال 93 آمار رسمی خودکشی سال قبل را پزشکی قانونی ”چهار هزارو ۵۵ نفر در سال گذشته (۱۳۹۲) در اثر خودکشی جان باختهاند“ اعلام کرد. (خبرگزاری حکومتی ایرنا 26مرداد 93)
”در ابتدای سال 1384 قیمت مواد مخدر صنعتی کیلویی 167 تا 171 میلیون تومان بود که بعد از 10سال این رقم به 8 تا 9 میلیون تومان رسیده است“. (روزنامه حکومتی جوان 2اسفند 94)
”رئیس مرکز مطالعات فرهنگی و آیندهپژوهی ژرفا با ابراز نگرانی از افزایش طلاق در کشور به حدود ۲۲ درصد بهعنوان یکی از مهمترین عوامل تشکیل خانوادههای «زنسرپرست» گفت: ”اکنون دستکم ۳ میلیون خانواده زنسرپرست در کشور وجود دارد که حدود ۱۵ درصد از ۲۲ میلیون خانوادهایرانی میشود“. (سایت حکومتی تابناک 4بهمن 94).
پاسدار شمعخانی دبیر شورای عالی امنیت رژیم: ”رشد روزافزون آمار طلاق، کاهش ازدواج، اعتیاد در سنین پایین، ناهنجاریهای اجتماعی، افزایش آمار زندانیان و مشکلات عدیده در حوزه اشتغال دلایل اقتصاد پایه دارند که اگر در این زمینهها کوچکترین سهلانگاری شود آینده کشور مبهم بوده و همه مقابل دشمنان نظام تسلیم خواهیم شد“. (روزنامه حکومتی اعتماد 31مرداد 95)
ج: شکاف طبقاتی
یکی از مهمترین ویژگیهای رژیم آخوندی ایجاد شکاف طبقاتی و افزایش فاصله نجومی بین درآمد طبقه حاکم با بقیه مردم است. از جمله در حالی که میلیونها کارگر و مزدبگیر ماهها حقوقشان پرداخت نمیشود، به گفته روحانی نیروهای نظامی و انتظامی، یگانه کسانی بودند که فارغ از تمامی مشکلات، حقوق و دستمزدهایشان تمام و کمال پرداخت شد! (روزنامه حکومتی دنیای اقتصاد940206) به اعتراف رسانههای حکومتی ”به برخی مقامات، حقوقهای 100 میلیونی پرداخت میشود“. (روزنامه حکومتی وطن امروز940231)
سهم اقتصاد زیر زمینی کشور، متعلق به پاسداران به ۳۸.۵ درصد تولید ملی رسید. (روزنامه حکومتی تعادل 4آذر 94)
د: واکنشهای اعتراضی در برابر تخریب بنیانهای اقتصادی و اجتماعی
بهرغم فقر و فاقهای که رژیم بر مردم ایران تحمیل کرده و در سال 94 هم تشدید شده اما اعتراضات اجتماعی نیز در برابر این چپاولگریها و سرکوبگریها افزایش یافته است. در اعترافهای حکومتی این حرکتهای اعتراضی تقریباً تا دو برابر سال قبل هم آمار داده شده است.
سال 93 حسینعلی امیری سخنگوی وزارت کشور آخوندها گفت: ”تجمعات برای مطالبه حقوق و مزایا اگر بگویم سالانه حدود 3000 تجمع کارگری از این قبیل در سطح کشور برگزار میشود، اغراق نکردهام“. (روزنامه حکومتی مردمسالاری 26آبان 93). اما در اول بهمن سال 94 پاسدار حسین ذوالفقاری معاون امنیتی و انتظامی وزیر کشور کابینه آخوند روحانی آن را به دوبرابر افزایش داد و در اول بهمن سال 94 گفت: ”حدود 5هزار تجمع صنفی و غیرصنفی در طول سال جاری در کشور برگزار شد“.
بر اساس جمعبندی خبرهای رسیده به رسانههای مقاومت از اعتراضات مردمی در سال 94 آمار آن نیز به 5808 مورد رسید. البته با توجه به سانسور حاکم بر رسانههای حکومتی باید گفت میزان واقعی اعتراضات بسیار بیشتر بوده است.
طبعاً سال 95 برای رژیم آخوندی از هر لحاظ وحشتناکتر است زیرا از لابلای تظاهرات و اعتراضات و آتش زیر خاکستر جامعه ایران این نوا را بهخصوص از نسل جوان این میهن میشنوند که به هم میگویند:
یکایک بدانگونه رزمی کنیم
که این ننگ از ایرانیان بفکنیم.